بلاگ شخصی مهدی قاسمی

مطالب منتخب و نوشته هایی از من

بلاگ شخصی مهدی قاسمی

مطالب منتخب و نوشته هایی از من

جنیان نیز مخلوقاتی مانند ما هستند که برای آزمایش الهی و عبودیت خلق شده اند.

«وَ مَا خَلَقْتُ الجْنَّ وَ الْانسَ إِلَّا لِیَعْبُدُون؛[ذاریات/56] من جنّ و انس را نیافریدم جز براى اینکه عبادتم کنند (و از این راه تکامل یابند و به من نزدیک شوند)!»

و یا اینکه هیچ چیز خارج از اجازه خداوند انجام نمی شود. و خارج از سلطنت خدا کسی نمی تواند به انسان آسیب برساند.
«وَ مَا هُم بِضَارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ؛[بقره/102] ولى هیچ گاه نمى ‏توانند بدون اجازه خداوند، به انسانى زیان برسانند.»

اما اینکه کسی توسط جن کشته شود، مطلب معتبری نیست. و یکی از خرافات جامعه جاهلیت اعراب است:

«پیش از ظهور اسلام عربان میگفتند که بعضى جن‏ها بصورت یک نیمه انسان است و در سفر و تنهائى نمودار میشود و آنرا شق میگفتند. از علقمه بن صفوان بن امیة بن محرب کتانى جد مادرى مروان حکم نقل کرده‏اند که وى شبى بطلب‏مالى که در مکه داشت برون رفته بود و به محلى رسید که تاکنون حائط حرمان نام دارد ناگهان یک شق که اوصاف آنرا نیز نقل کرده است بر او نمودار شد و ... و  این بنزد عرب مشهور است که علقمة بن صفوان را جن کشته است.»

و مواردی که در تاریخ این گونه ثبت شده است، در واقع نوعی عوام فریبی بوده است. مثل ترور سعد بن عباده، که عده ای او را مزاحم خلافت خود می دیدند و ترورش کردند و با توجه به خرافات رایج در دوران جاهلیت، قتل او را به گردن جن انداختند و مدعی شدند که اجنه او را کشته اند! در تاریخ الکامل، ماجرای بیعت نکردن سعد این گونه بیان شده است که به خوبی انگیزه قتل او، و ترس از عواقب آن روشن است:  « مردم هم از هر طرف بر بیعت ابى بکر اقبال و شتاب نمودند. سعد بن عباده بخانه خود رفت و چند روزى ماند ابو بکر هم باو پیغام داد که بیا بیعت کن زیرا مردم بیعت کرده‏اند. گفت: هرگز بخدا سوگند مگر آنکه شما را هدف کنم و هر چه در ترکش تیر داشته باشم سوى شما اندازم و سر نیزه خود را بخون شما آلوده کنم و شمشیر خود را تا نیرو داشته باشم بر شما مسلط کنم و با شما با تمام خانواده خود و هر که از من پیروى کند نبرد کنم و لو اینکه جن و انس شما را یارى کنند. من با شما بیعت نخواهم کرد تا نزد خداى خود بروم. عمر گفت: ما او را آزاد نمى‏گذاریم تا بیعت کند. بشیر بن سعد گفت: او لجاج و عناد کرده، با شما بیعت نمى‏کند تا کشته شود او هم کشته نمى‏شود مگر افراد خانواده و گروهى از قبیله او کشته شوند»

همچنین در تاریخ ابن خلدون نوشته است: . جمعى از یاران سعد فریاد زدند، که بنگرید مباد سعد را در زیر پاى بکشید. عمر گفت: بکشیدش که خدا او را بکشد. ابو بکر گفت: اى عمر تند مرو، اینجا رفق و مدارا، ما را زودتر به مقصود مى‏رساند، عمر باز ایستاد.

همین مزاحمت سعد، و هزینه قتل او سبب ترور مخفیانه او، و مقصر دانستن جن در قتلش شد:                        
و در اخبار مورخان آمده است که سعد به شام رفت و تا به هنگام مرگ آنجا بود. و به دست جن‏ها کشته شد.

  • م. قاسمی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">